۱۳۹۶ فروردین ۱۵, سه‌شنبه

اصطلاحات مربوط مدیریت پروژه

۱.        مدیریت ارتباطات پروژه؛ یکی از بخش های مدیریت پروژه است که شامل پروسه های لازم جهت حصول اطمینان از تولید، جمع آوری، انتشار، ذخیره و تنظیم معلومات پروژه می شود. این عرصه شامل پلانگذاری ارتباطات، ارایه معلومات، گزارش دهی اجراات پروژه است.
۲.       مدیریت مصارف پروژه؛ زیر مجموعه ای از مدیریت پروژه که شامل پروسه های مورد نیاز برای حصول اطمینان از تکمیل پروژه با بودجۀ تصویب شده می باشد. این عرصه شامل پلانگذاری منابع، سنجش مصارف، بودجه بندی و کنترول مصارف است.
۳.       مدیریت منابع انسانی پروژه؛ زیر مجموعه ای از مدیریت پروژه که شامل پروسه های لازم برای جذب، انکشاف و حفظ افراد جهت رسیدن به اهداف پروژه می باشد. این عرصه شامل پلانگذاری سازمانی، جذب نیروی انسانی و توسعۀ تیم می شود.
۴.       مدیریت یکپارچگی پروژه؛ در برگیرندۀ پروسه هایی است که جهت حصول اطمینان از هماهنگی مناسب عناصر مختلف پروژه، مورد نیاز  است. این ساحۀ دانش شامل پلان، اجرای پلان و کنترول یک پارچۀ تغییرات پروژه می باشد.
۵.       دوران حیات پروژه؛ مجموعه ای از مراحل معمولاً متوالی که آغاز و انجام پروژه را تعریف می کند.
۶.       راهنمای دانش مدیریت پروژه؛ اصطلاح کلی است که مجموعۀ دانش موجود در رشته مدیریت پروژه را تشریح می کند. مانند: رشته های حقوق، طب و حسابداری. عرصه مدیریت پروژه، روش های سنتی تجربه شده را که بسیار به کار برده می شوند و همین طور روش های ابتکاری و پیشرفته که کمتر استفاده شده اند را در بر می گیرد.
۷.       کارشناس مدیریت پروژه (PMP)  فردی که صلاحیت مسلکی بودن وی توسط  انستیتوت مدیریت پروژه (PMI) مورد تأیید قرار گرفته باشد.
۸.       سافت ویر مدیریت پروژه؛ دسته ای از پروگرام های مورد استفادۀ کامپیوتری که مخصوص پلانگذاری، کنترول مصارف و زمان بندی پروژه ساخته شده اند.
۹.       تیم مدیریت پروژه؛ اعضای تیم پروژه که مستقیماً در انجام فعالیت های مدیریت پروژه مصروف می باشند.
۱۰.    مدیر پروژه؛ شخصی که مسؤول عمومی پروژه است.
۱۱.    چارت شبکۀ پروژه؛ هر چارتی که روابط منطقی فعالیت های پروژه را  به طور همیشه به منظور نمایش تسلسل و زمان فعالیت ها را نشان دهد. اکثراً از آن به عنوان چارت تخنیک ارزیابی و تجدید نظر  یا (PERT) یاد میشود.
۱۲.    مراحل عمده پروژه؛ مجموعه ای از فعالیت های منطقاً وابسته  به پروژه که معمولاً به تکمیل دستاورد عمده منجر می شوند.
۱۳.    پلان پروژه؛ یک سند رسمی و تأیید شده که به منظور راهنمایی اجراء و کنترول پروژه استفاده می شود. پلان پروژه به صورت تفصیلی جهت مستند سازی مفروضات و تصمیمات؛ پلانگذاری بخش های مختلف، تسهیل ارتباطات میان ذینفعان و مستند سازی اساسات زمان بندی، تعیین مصارف و محدودۀ تأیید شده پروژه، مورد استفاده قرار می گیرد. یک پلان پروژه ممکن است خلاصه یا تفصیلی باشد.
۱۴.    انکشاف پلان پروژه؛ هماهنگ نمودن پلان های بخش های مختلف پروژه به منظور ایجاد یک سند با ثبات و جامع.
۱۵.    مدیریت تدارکات پروژه؛ بخشی از مدیریت پروژه که شامل پروسه های مورد نیاز برای بدست آوردن اجناس ، خدمات و مواد ساختمانی از خارج سازمان به منظور دستیابی به اهداف پروژه می باشد، مدیریت تدارکات پروژه گفته می شود. این عرصه شامل پلانگذاری تدارکات، پلان درخواست، انتخاب منابع، اداره و اختتام  قرارداد ها می باشد.
۱۶.    مدیریت کیفیت پروژه؛ بخشی از مدیریت پروژه که شامل پروسه های ضروری برای حصول اطمینان از برآورده شدن نیازهایی می شود که پروژه به خاطر آنها تعهد شده است. این عرصه مشتمل بر پلانگذاری، تضمین و کنترول کیفیت می باشد.
۱۷.    مدیریت خطر پروژه؛ مدیریت خطر پروسۀ نظام یافتۀ شناسایی، تحلیل و واکنش در مقابل خطر پروژه می باشد. این عرصه متضمن پیش بینی نمودن احتمالات، پیامدها ورویدادهای مثبت و کمتر نمودن احتمال پیامدها و رویدادهای نامطلوب در راستای اهداف پروژه است. این عرصه شامل پلانگذاری مدیریت خطر، شناسایی، تحلیل کیفی، تحلیل کمی، پلانگذاری واکنش به خطر، کنترول و نظارت خطر می باشد.
۱۸.    زمان بندی پروژه؛ انجام فعالیت ها در زمان پلانگذاری شده برای تحقق اهداف اصلی پروژه می باشد.
۱۹.    محدودۀ پروژه؛ کاریهای که باید انجام شوند تا یک محصول با ویژگی ها وکارکردهای مشخص تحویل گردد.
۲۰.    مدیریت محدودۀ پروژه؛ بخشی از مدیریت پروژه بوده که شامل پروسه های مورد نیاز جهت تکمیل موفقیت آمیز پروژه می باشد. این عرصه مشتمل بر آغاز، پلانگذاری، تعریف، تأیید و کنترول تغییر محدوده است.
۲۱.    اعضای تیم پروژه؛ افرادی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم به مدیر پروژه گزارش می دهند.
۲۲.    مدیریت زمان پروژه؛ بخشی از مدیریت پروژه که دربرگیرندۀ پروسه های مورد نیاز جهت حصول اطمینان از تکمیل به موقع پروژه است این عرصه مشتمل بر تعریف، تعیین توالی، برآورد مدت زمان، انکشاف زمانبندی وکنترول زمانبندی محدودۀ پروژه می باشد.
۲۳.    دفتر پروژه؛ به دفتری گفته می شود که در آن مدیر پروژه برای تعیین اولویت ها و هدایت کار افراد واگذار شده به پروژه، دارای صلاحیت عام و تام  باشد و تیم پروژه از آنجا رهبری شده و گزارش های خود را به آن دفتر تسلیم نمایند.
۲۴.    ذینفعان؛ افراد و سازمان هایی که به صورت فعال در پروژه ذیدخل هستند یا ممکن است منافع آنها به واسطۀ نتیجۀ اجرای پروژه یا تکمیل پروژه به صورت مثبت یا منفی تحت تأثیر قرار بگیرد .همچنین ممکن است که آنها بر پروژه یا نتایج آن اعمال نفوذ نمایند.
۲۵.    وظیفه؛ اصطلاحی کلی  که به صورت بالقوه  وجود داشته  اما در جدول  تقسیم کار درج نمی شود و از تجزیه بیشتر کار توسط اشخاص مسؤول به دست می آید.
۲۶.    جدول تقسیم کار؛ جزئی از پلان پروژه بوده که کل محدودۀ پروژه را تنظیم نموده و تعریف می کند. در قسمت پایینی جدول تقسیم کار، شرح تفصیلی کار پروژه نشان داده می شود.
۲۷.    فعالیت؛ جزئی از کار انجام شده در جریان یک پروژه می باشد. معمولاً یک فعالیت دارای مدت زمان مورد نظر، مصارف مورد انتظار، منابع مورد نیاز و مورد انتظار است. این فعالیت ها می توانند به وظایف تقسیم شوند.
۲۸.    تعریف فعالیت ها؛ شناسایی فعالیت های خاصی که باید به منظور تولید دستاوردهای مختلف پروژه انجام شوند.
۲۹.    تخمین مدت زمان فعالیت؛ تخمین مدت زمانی که برای تکمیل هر یک از فعالیت ها ضرورت است.
۳۰.    فعالیت های موازی؛ فعالیت هایی اند که در زمان معیین به شکل موازی اجرا می شوند.
۳۲.    فعالیت های متوالی؛ فعالیت هایی اند که سلسله مراتب در آن باید مراعات شود (آغاز یک فعالیت به انجام فعالیت دیگر بستگی دارد، اگر کار حفر تهداب خلاص نشود هیچ وقت کار سنگ کاری شروع نمی شود).
۳۲.    کنترول؛ پروسۀ مقایسوی فعالیت های انجام شده با فعالیت های پلانگذاری شده، تحلیل تغییرات، ارزیابی گزینه های ممکن (محتمل) و در صورت نیاز انجام اقدامات اصلاحی مناسب می باشد.
۳۳.    چارت های کنترولی؛ چارت های کنترولی نمایش تصویری از نتایج یک پروسه در محدوده زمان و در برابر حدود کنترولی معیین بوده که برای تنظیم  پروسه از آن استفاده به عمل می آید.
۳۴.    اقدام اصلاحی؛ تغییرات اعمال شده به منظور موازی کردن فعالیت های فعلی پروژه با پلان می باشد.
۳۵.    بودجه بندی مصارف؛ تخصیص مصارف به اساس ارزش هرکدام از فعالیت ها می باشد. 
۳۶.    تخمین مصارف؛ تهیۀ یک تخمین از مصارف و منابع لازم برای تکمیل فعالیت های پروژه می باشد.
۳۷.    مصارف کیفیت؛ مصارف به وقوع پیوسته به منظور حصول اطمینان از کیفیت است که این مصارف در برگیرندۀ پلانگذاری، کنترول، تضمین کیفیت و تجدید نظر بر آن می باشد.
۳۸.    مدت زمان؛ تعداد دوره های کاری مورد نیاز جهت تکمیل یک فعالیت یا عنصر دیگری از پروژه. معمولاً به صورت روز های کاری یا هفته های کاری بیان می گردد که شامل تعطیلات یا سایر دوره های زمانی غیرکار نمی شود.
۳۹.    هدف[1]؛ مطلوب نهایی که مبنای تلاش های ما را تشکیل میدهد ، هدف توصیف یک مقصد است و یا نتایج طولانی مدتی را که شما میخواهید بدست بیاورید , و یا هم هدف مجموعی گسترده ای از نظر است که معمولا بلند مدت بوده و بحیث نتیجه یک برنامه میباشد و هر هدف دارای مجموعه ای مرتبط از اهداف خاص است که رعایت آنها ما را به هدف قبلاً تعیین شده میرساند.
۴۰.    مقصد[2]؛ مجموعه از نتیجه نتایج برنامه که رسیدن به هدف را تضمین میکند وداری پنح ویژه گی ( مشخص بودن، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، حقیقی، و محدود به زمان است (SMART).
۴۱.    هدف مشخص[3]؛یک نتیجه مشخص، به عنوان یک ارزش قابل اندازه گیری یک شاخص در یک نقطه خاص در یک زمان معین.
۴۲.    تاثیر بلند مدت[4] ؛اثرات پروژه که پنج تا ده سال بعد پروژه را ارزیابی میکند.
۴۳.    نتیجه کوتاه مدت[5] ؛ نتیجه کوتاه مدت، میان مدت ، مانند تغییر در دانش، نگرش ها، باورها، رفتارها که حین ختم پروژه بدست میاید.
۴۴.    محصولات[6]؛ نتایج فعالیت ها میباشد که در جریان پروژه بدست میایند.
منابع:  منابع بشری ، مادی و تخنیکی که برای پیشبرد فعالیت ها بکار گرفته میشوند.


[1] Goal
[2] Opjective
[3] Trgeat
[4] Impact
[5] Outcome
[6] Outpout