۱۳۹۰ مهر ۲۵, دوشنبه

ادامه مبحث مدیریت

مدیریت در کل در پنج بخش (وظیفه ) مدیریتی تشریح میگردد که آنها قرار ذیل اند .
  • برنامه ریزی
  • سازماندهی
  • استخدام
  • کنترول
  • رهبری
 تعریف برنامه یا پلان

برنامه یا پلان  طرح قبلی برا ی رسیدن به هد ف به شکل منظم وسیستما تیک میباشد .

تعاریف  برنامه ریزی
- برنامه ریزی عبارت ازتعیین هدف، دریافت و یا پیش بینی  راه تحقق آن میباشد
-  برنامه ریزی عبارت ازتصمیم گیری درمورد اینكه چه كارهایی در چه زمان با کدام مصارف  باید انجام گیرد و یا انجام نشود .
- برنامه ریزی عبارت است از شناسایی وضعیت مطلوب، یافتن وپیش بینی كردن راهها و وسایلی كه نیل به آن را میسر سازد.
برنامه ریزی را می توان پاسخ به 3 ((ك)) ( كی ،كی ، كجا ) و 3 ((چ)) ( چی ، چرا ، چگونه ) دانست .

هدف ازبرنامه ريزي:    

به طور كلي، اهداف هر برنامه ريزي عبارتند از:
- افزايش احتمال رسيدن به هدف، ازطريق تنظيم فعاليتها دقیق محاسبه شده ؛
- افزايش منفعت اقتصادي ازطريق مقرون به صرفه ساختن عمليات در حد توانایی و امکان پذیری ؛
- متمركز شدن بر طرق دستيابي به مقاصد و اهداف  و احرازازانحراف ازمسير؛
- مهيا ساختن ابزاري براي فعالیت های كنترلی.

تعریف سازماندهی       

هدف از سازماندهی دستیابی به بهبود مستمر و نظامند تمامی سیستم سازمان است، سازماندهی است كه برنامه ها را به واقعیت تبدیل می كند و اهداف مورد نظر را تحقق می بخشد . سازماندهی عبارت است از جریان تقسیم كار ، طبقه بندی امور و تعیین شرح وظایف ، تعیین حوزه مسوولیتها و اختیارات شغلی و هماهنگی بین اجزاء مختلف سیستم موجوده سازمان  ، جهت دستیابی به اهداف مشترك سازمان میباشد.

تعریف استخدام

استخدام عبارت از پرکردن و پرنگهداشتن پست های خالی درتشکیل سازمان می باشد و باید مطابق نیاز سازمان انجام شود ، چون اگر استخدام اضافه تر از نیاز بود تورم تشکیلاتی را بار آورد ه باعث سکتگی در کار ها شده و تداخل وظیفوی را ایجاد میکند و کار بصورت در ست انجام نمیشوند . اما استخدام کمتر از نیاز اصلی هم مشکلات عدیده ای را میتواند به بار آورد و باعث کندی و سکتگی در کار ها گردد . پس باید بصورت کل استخدام یک بخش عمده واساسی هر سازمان راتشکیل میدهد که باید بسیار به دقت امور آن انکشاف داده شود .


کنترول

کنترول عبارت از فعالیت های سیستماتیک و تعریف شده ای است که مدیر از طریق آن، تطابق عملیات انجام شده را با فعالیت های برنامه ریزی شده از قبل  می سنجد. ویا به عباره دیگر کنترول عبارت است از فعالیت های سیستماتیک مراقبتی برای نظارت دقیق به انجام هرعمل تا مطابق پلانی باشد که برای اجرای آن قبلأطرح گردیده است. کنترول یک مفهوم عمومی است که میتوان فعالیت های کنترولی ذیل را تشریح و توضیح نماید .
- نظارت
- ارزیابی
- بررسی
- تفتیش
- سوپر ویژن ( سرپرستی )
- مشاهده
هر کدام اینها پروسه های کنترولی اند ، که تعریف خاص خود را داشته و شرایط کاربرد هر کدام و نتایج آن از هم فرق دارد . پس زمانیکه ما از کنترول نام میبریم باید واضیح بسازیم که کدام فعالیت کنترولی را انجام داده ا ست
رهبری

اگر فقط یك عامل وجود داشته باشد كه وجوه افتراق بین سازمانهای موفق و ناموفق را تعیین كند، بدون شك آن عامل، رهبری پویا و موثر است.
- امروزه نقش مدیر به عنوان رهبر به قدری اهمیت یافته كه در همه زمینه ها برای یافتن اشخاصی كه توانایی لازم را برای رهبری داشته باشند، كوشش مستمر به عمل می آید.

تعریف  رهبری

- هنر یا علم نفوذ در اشخاص، به طوری كه با میل و خواسته خود در جهت رسیدن به اهداف تعیین شده گام بردارند.

رهبری رسمی وغیررسمی

رهبری می تواند جنبه رسمی داشته باشد
مانند: رهبری در ادارات ونهاد های مختلف وهمچنان رهبری می تواند جنبه غیررسمی داشته باشد
 مانند: رهبری گروه های مذهبی، قومی وامثالهم.
 ازلحاظ مدیریت، رهبری به شکل رسمی آن مطرح می گردد و بیشترمفهوم تنظیم مادونان( زیر دستان ) را می رساند که ازطریق هدایت دادن و رهنمایی کردن ،دورنما دادن، تحرک دادن ، اتخاذ تصامیم، حل معضلات،تشویق و حمایت صورت می گیرد.

رهبران و مدیران از هم چه فرق دارند ؟

ü            مدیران اداره میکنند                                رهبران ابتکار مینمایند

ü            مدیران میپرسند چطور و چه وقت             رهبران میپرسند چه و چرا

ü            مدیران بالای سیستم توجه مینمایند             رهبران بالای افراد توجه مینمایند

ü            مدیران کار ها را درست انجام میدهند        رهبران کارهای درست را انجام میدهند

ü            مدیران  در محدود خاص میباشند              رهبران انکشاف میدهند

ü            مدیران به کنترول متکی میباشند              رهبران فضای اعتماد را بوجود میآورند

ü            مدیران دارای دیدگاه کوتاه مدت میباشند      رهبران دارای دیدگاه طویل المدت اند

ü            مدیران تقلید مینمایند                              رهبران خلاقیت دارند


سبك های مختلف رهبری

طرح كلی اقدامات رهبر كه توسط كاركنان برداشت می شود، سبك یا شیوه های رهبری نام دارد. سبك رهبری نشاندهنده طرز تفكر، نگرش و شخصیت رهبران است.

ü      اكثر مدیران سبكی را دارند كه با ویژگی های خودشان تطابق دارد یا برایشان سهل تر است تنها تعداد كمی از مدیران می توانند سبك خود را با شرایط و افراد گوناگون منطبق سازند.


سبک های رهبری

دیموکرات یا مشارکتی

صمیمی یا پدرانه

دکتاتور یا آمرانه

بی تفاوت یا آزاد



شیوه رهبری آمرانه

دراین شیوه همه تصمیمات اداره در راس هرم تشکیلاتی اتخاذ می گردد که کاملا اداره گرا وآمرانه است وتصمیمات ازطریق سلسله مراتب ازبالا به پایین منتقل می شود. رهبر به زیر دستان خود کمتر اعتماد داشته و روابط رهبر وزیر دستان مبتنی:

·         بر ترس، تهدید، تنبیه و پاداش است. ارتباط از بالا به پایین ، عمودی و یکطرفه است.

·         کنترول جدی درسطح مدیریت عالی متمرکز است .

·         معمولا رهبر بیشتر از قدرت غیررسمی استفاده نموده و یک اداره غیررسمی تشکیل می شودکه با اهداف اداره مخالفت می ورزد.



شیوه رهبری مشارکتی

دراین شیوه رهبری ، اطمینان واعتماد به زیردستان در حد کمال است. رابطه همکارانه و نزاکت جویانه درتمام امور بین رهبر وزیر دستان مستحکم می باشد.

دراین سبک رهبری:

  • تصمیم گیری، کاملا مشارکتی است ، ادارات رسمی وغیر رسمی تقریبا درهم مدغم می شوند. بناء همه نیرو ها برای تحقق اهداف تعیین شده بکاربرده می شود.
  • ارتباطات عمودی ، افقی و مورب وجود دارد وقدرت تصمیم گیری به طور وسیعی در سراسر اداره پخش می شود.
  • در پروسه کنترول کلیه سطوح اداره مشارکت دارند.
  • رهبر طرفدارارتقای سطح دانش وآگاهی زیردستان و همچنان ارزش های اجتماعی وحقوقی زیردستان خود می باشد.

شیوۀ رهبری پدرانه

دراین شیوه رهبری:

·         رهبردربرابرزیردستان نقش پدر را ایفا نموده به مشکلات شان زیاد توجه می نماید. رهبر و زیردستان همدیگررا احترام می نمایند و رهبر به زیردستان خویش بیشتر اهمیت میدهد.

·         تصمیم گیری بر عهده رهبر بوده و پیروان مجریان بیچون وچرای اوامر اند، از پاداش وتنبیه واقعی برای اتخاذ انگیزه دربرابرکارکنان وزیردستان استفاده می شود. ارتباط بین رهبر و زیردستان همراه با ترحم وترس است.



شیوه رهبری آزاد

دراین شیوه، رهبر درفعالیت ها و کارهای زیر دستان مداخله نمی کند وزیردستان بدون کنترول رهبروظایف محوله خویش را آزادانه انجام می دهند. ازاین شیوه رهبری زمانی استفاده می شود که زیر دستان اشخاص تحصیل کرده و با تجربه  بوده ، دارای مهارت ها باشند و بتوانند کار ها را بدون مشوره وهدایت رهبر، بوجه احسن انجام دهند. درموسسات تعلیمی وتحصیلی نیزازاین شیوه کارگرفته می شود مثلا درمکاتب و دانشگاه ها ، استادان به شیوه دلخواه شان تدریس میکنند، مدیرمکتب یا رئیس دانشگاه درمورد میتود تدریس به استادان هدایت نمی دهد.

نتیجه

    درنتیجه ملاحظه چهار شیوه رهبری می توان گفت که: برای رهبری کدام شیوه خاص وجود ندارد که رهبر آن را درتمام مدت اداره خویش به کار بندد بلکه شیوه های رهبری نظربه وضعیت، شرایط وافراد فرق داشته و تغییرپذیر می باشد.

ادامه دارد ....







هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر