مدیریت در کل در سه سطح تشریح میشود
سطح بالای مدیریت
سطح میانی مدیریت
سطح پایینی مدیریت
1- سطح بالای مدیریت
این سطح بیشتر مفهومی است ، وزراء ، روسای عمومی ، معاونین ریاست جمهوری و غیر اشخاصیکه بیشتر در سطح پالیسی ها و استراتیژی های کلان سازمان ها فکر میکنند و بسیار اتکاء دارند به گزارشات روزمره سطح میانی و پایینی مدیریت . افرادیکه در این سطوح کار میکنند بیشتر متعهد به مقامات ذیصلاح اجرایی بوده در چها رچوکات منافع کلی به منافع گروپی نیز متعهد میباشند . از همین لحاظ است که کابینه اکثراً متشکل از افراد مسلکی نیست بلکه بیشتر روی تعهد شان با گروپ حاکم حساب می گردد . در نظام های انتخابی بیشتر گروپ حاکم میخواهد تا با دست آورد های خوب ادامه قدرت خود را تضمین نمایند و وزرا مکلف اند تا مدیریت های میانی و پایینی را به کار بیشتر تشویق نمایند تا از این طریق در محدوده کاری خودش به بقای نظام کمک کرده باشد .
2- سطح میانی مدیریت
این سطح بیشتر هماهنگ کننده است و یک پل رابط را بین سطح بالای مدیریت و سطح پایینی مدیریت بوجود میاورد .در این سطح معینان ، روسا ، معاونین ، امرین و مدیران عمومی قرار میگیرند . کسانیکه در سطح میانی مدیریت قرار میگیرند در پهلوی اینکه باید متخصص همان بخش باشد که بتواند زیر دستان را خوب رهبری و رهنمایی کند باید از تجارب خوب ارتباطات بهره مند باشد . حاکمیت کامل بالای ساحه کاری یکی از ویژه گیهای این سطح مدیریتی است .
3- سطح پایینی مدیریت
این سطح مدیریت بیشتر تخنیکی و مسلکی است ، کسانیکه در این سطح قرار دارند ، مدیران عمومی ، مدیرها ، سر کارگران یا باشی ها و غیره میباشند . این اشخاص چون مستقیماً با فعالیت های اجرایی سرو کار دارند یا عملاً اجرا کنند ه تمام پلان های سطوح بالای و میانی مدیریت اند باید اشخاص مسلکی و متخصص باشند تا بتوانند امور محوله را به درستی انجام بدهند . این سطح بشکل مستقیم با مراجعین نیز سرو کار دارند .
- عکس العمل های اینها مستقیماً بالای ارزیابی مراجعین از سازمان تاثیر دارد . امروز زمانیکه ما فکر میکنیم که در افغانستان بحران اعتماد به وجود آمده و ملت از دولت فاصله میگیرد یکی از عوامل این بحران اعتماد عدم توجه جدی به سطوح مدیریتی در افغانستان است . اگر چه دولت ، جامعه جهانی تلاش میکند تا راضایت مردم را بدست آورد اما این ممکن نیست تا اینکه بالای افراد بسطح کلی کار نشود و سیستم های جدی کنترولی از عملکرد هر رکن دولت بوجود نیاید .
سطح بالای مدیریت
سطح میانی مدیریت
سطح پایینی مدیریت
1- سطح بالای مدیریت
این سطح بیشتر مفهومی است ، وزراء ، روسای عمومی ، معاونین ریاست جمهوری و غیر اشخاصیکه بیشتر در سطح پالیسی ها و استراتیژی های کلان سازمان ها فکر میکنند و بسیار اتکاء دارند به گزارشات روزمره سطح میانی و پایینی مدیریت . افرادیکه در این سطوح کار میکنند بیشتر متعهد به مقامات ذیصلاح اجرایی بوده در چها رچوکات منافع کلی به منافع گروپی نیز متعهد میباشند . از همین لحاظ است که کابینه اکثراً متشکل از افراد مسلکی نیست بلکه بیشتر روی تعهد شان با گروپ حاکم حساب می گردد . در نظام های انتخابی بیشتر گروپ حاکم میخواهد تا با دست آورد های خوب ادامه قدرت خود را تضمین نمایند و وزرا مکلف اند تا مدیریت های میانی و پایینی را به کار بیشتر تشویق نمایند تا از این طریق در محدوده کاری خودش به بقای نظام کمک کرده باشد .
2- سطح میانی مدیریت
این سطح بیشتر هماهنگ کننده است و یک پل رابط را بین سطح بالای مدیریت و سطح پایینی مدیریت بوجود میاورد .در این سطح معینان ، روسا ، معاونین ، امرین و مدیران عمومی قرار میگیرند . کسانیکه در سطح میانی مدیریت قرار میگیرند در پهلوی اینکه باید متخصص همان بخش باشد که بتواند زیر دستان را خوب رهبری و رهنمایی کند باید از تجارب خوب ارتباطات بهره مند باشد . حاکمیت کامل بالای ساحه کاری یکی از ویژه گیهای این سطح مدیریتی است .
3- سطح پایینی مدیریت
این سطح مدیریت بیشتر تخنیکی و مسلکی است ، کسانیکه در این سطح قرار دارند ، مدیران عمومی ، مدیرها ، سر کارگران یا باشی ها و غیره میباشند . این اشخاص چون مستقیماً با فعالیت های اجرایی سرو کار دارند یا عملاً اجرا کنند ه تمام پلان های سطوح بالای و میانی مدیریت اند باید اشخاص مسلکی و متخصص باشند تا بتوانند امور محوله را به درستی انجام بدهند . این سطح بشکل مستقیم با مراجعین نیز سرو کار دارند .
- عکس العمل های اینها مستقیماً بالای ارزیابی مراجعین از سازمان تاثیر دارد . امروز زمانیکه ما فکر میکنیم که در افغانستان بحران اعتماد به وجود آمده و ملت از دولت فاصله میگیرد یکی از عوامل این بحران اعتماد عدم توجه جدی به سطوح مدیریتی در افغانستان است . اگر چه دولت ، جامعه جهانی تلاش میکند تا راضایت مردم را بدست آورد اما این ممکن نیست تا اینکه بالای افراد بسطح کلی کار نشود و سیستم های جدی کنترولی از عملکرد هر رکن دولت بوجود نیاید .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر